گیتار درد



نمی آید کسی در خانه ی تاریک وسرد من

نشسته بشنود یک نغمه از گیتار درد من



زمستان است و چشم آسمان هم برف می گرید


که تا رنگ دیگر بخشد به این رخسار زرد من



نمی پرسی در این شب های برف آلود و سردِ سرد

چرا گم گشته نا پید است یار کوچه گرد من


در آغوش خری خوابی نمیدانی که می رقصی

پریشان شعله افشان در دل آتش نورد من



بیا مریم که فقط با حضور نازنین تو

فرو ریزد مگر دیواره ی آلام و درد من

1390/11/6




هوا تاریک، باران است نم نم

دل دیوانه ام پیچیده درغم
 

به کوچه کوچه می گیرم سراغش

نمی یابم نشان پای مریم


**   **    **


لباس " کوچی " پوشیده پری جان
 
به "بهسود " دل من کرده طغیان
 
 
هجوم پی هم سرباز پلکش
 

"کجاب " خاطرم را کرده ویران



* ** **** **


بمان با من ،بتاب ای ماهتابم

بمان پیچیده تا در اضطرابم


بخوان شعری که من تسکین بگیرم

که اشعار تو گشته قرص خوابم


*******


تمام شب به دنبالت دویدم

سپیده دم در آغوشت کشیدم


تو نازیدی و من از شهر نازت

به نرخ جان ادایت را خریدم