سيانوشته اي ديگرم
بیا امشب...
بیا امشب که ازلعل لبت من کام می خواهم
شراب تلخ وناپیدامن ازآن جام می خواهم
دهانت نازنین من مگرشیروشکردارد
که من همواره ازلبهای توآشام می خواهم
قدح بردست می آیم شبی برساحل هلمندلبهایت
گدایی می کنم یاجرعه ای راوام می خواهم
همیش درقریه ات آواره ودیوانه می گردم
چراکه خویش رادرعشق توبدنام می خواهم
مده ساقی شرابم راتوبراعضای می خانه
فقط ازآن من باشدوباقی راهمه ناکام می خواهم
6/8/1388
توچون ماه بنمودی یک جهان گشتم اسیرت
دلم رابسته ای جانا به زلفین چوزنجیرت
توازسفربرگشته ای یارا ومن امشب
بایک آسمان ستاره می آیم خبرگیرت
15/6/1388
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم اسفند ۱۳۸۹ ساعت 14:55 توسط احسان الله احسان
|